خودش میگوید از جسارتی که به ساحت امام رضا(ع) شده، رنجیده بود و دوست داشت پای کار، بیقرار بودن همه ایرانیها برای امام رضا(ع) را نشان دهد. قرار زیارت در چهارشنبههای امام رضایی(ع) بهانهای شد تا سراغ این طراح و گرافیست خوزستانی و ساکن بهبهان برویم. صدیقه احمدی کارشناسی گرافیک و کارشناسی ارشد تصویرسازی دارد؛ معمولاً در تصویرسازیهایی که با موضوعات مذهبی انجام میدهد از تکنیک paper art یا هنر کاغذی استفاده میکند و عاشق امام رضا(ع) است. در این گفتوگو از او خواستیم ماجرای استفادهاش از این تکنیک هنری و طراحیهایش برای امام رضا(ع) را برای ما شرح دهد.
خانم احمدی، کمی در مورد تصویرسازیهای متفاوتی که انجام میدهید برایمان بگویید. هنر کاغذ یا paper art که شما در صفحات مجازی خودتان هم به آن اشاره کردهاید، چیست؟
کاری که من انجام میدهم را هم میتوانیم زیرمجموعه گرافیک و هم تصویرسازی به حساب بیاوریم. البته بیشتر به دلیل فرهنگی و تبلیغاتی بودن وارد حوزه گرافیک شده است ولی نتیجهای که من از کارم ارائه میدهم، محصول این است که من کارشناسی را گرافیک و ارشد را تصویرسازی خواندهام یعنی با هر دو فضا آشنا شدم و خروجی کارم پس از شروع فعالیت حرفهای جدیترم وارد این حوزه شد؛ یعنی تلفیقی از گرافیک و تصویرسازی.
به لحاظ موضوعی نیز چون کارها پوستر است و پوستر نیز زیرمجموعه گرافیک به حساب میآید، میتوانیم آن را زیرمجموعه گرافیک دستهبندی کنیم ولی به لحاظ تکنیک و اجرا زیرمجموعه تصویرسازی به حساب میآوریم. البته طراح میتواند در قالب پوستر از هر تکنیکی برای رسیدن به مفهوم مدنظرش استفاده کند ولی من چون خودم در دانشگاه تصویرسازی خوانده بودم، دوست داشتم از نتیجهاش در فضای فرهنگی و موارد دیگری که لازم میشود استفاده کنم.
خود تصویرسازی نیز تکنیکهای مختلفی از جمله کار با اکرلیک، آبرنگ، مدادرنگی، چاپ دستی و امثالهم دارد؛ یکی از این تکنیکها کلاژ است که از آن به تکه چسبانی نیز تعبیر میشود. بالطبع وقتی تعداد هنرمندان روز به روز بیشتر میشود، استفادههای متفاوتتری نیز از هنر صورت میگیرد. روی همین حساب سبکی در دنیا با عنوان هنر کاغذ یا paper art استفاده شده بود که من با کلاژ شروع کردم ولی از آنجایی که دوست داشتم کارم یکدست باشد سعی کردم صرفاً از یک ماده و متریال استفاده کرده و به همین دلیل کاغذ را انتخاب کردم.
به مرور زمان وقتی تحقیقات بیشتری انجام دادم خودم نیز متوجه شدم این کار را به اسم
paper art یا هنر کاغذ میشناسند. بهواسطه گسترش ارتباطات در فضای مجازی توانستم کار افراد بیشتری را در این حوزه ببینم و نتیجه این شد که اینها را به چیزی که خودم میخواستم تبدیل کردم. یعنی ما در فضای مذهبی چنین چیزی را نداشتیم یا حداقل من ندیده بودم و یا شاید هم کمتر بوده است. بعد من آمدم و این را در راستای هدف یا چیزی که مدنظر خودم بود استفاده کردم و خروجی آن، کاری شد که شما مشاهده میکنید. یعنی با توجه به موضوعاتی که دغدغهام بود یا سفارشهایی که داشتم به این خروجی رسیدم.
شاید کمتر از یک دهه است که روند روبه جلو و فزایندهای را از رشد هنرمندان فعال در حوزه طراحی و گرافیک و... در پرداختن به مضامین مذهبی میبینیم. خودتان فضا را چطور میبینید؟
پایه این اتفاقات خوب کانون هنر شیعی به همت استاد نجابتی و اساتید دیگری بود که سعی کردند بچهها را رشد دهند و زمینه را فراهم کردند تا بچهها به این سمت و سو سوق داده شوند. در واقع دو کار خوب انجام شد: از طرفی بچهها را رشد دادند و از طرفی نیز اهمیت این موضوع را برای ارگانها و جاهای مختلف بالا بردند و شرح دادند، این سبب شد یک تعادل خوبی برقرار شود. اگر هنرمند را تربیت کنیم و نتوانیم درست او را هدایت کنیم، بالطبع نخواهیم توانست خروجی مدنظرمان را در این راستا از او بگیریم و هنرمند به سمت و سوی دیگری خواهد رفت. اما اگر خواستهای از هنر داشته باشیم و هنرمند را نیز پرورش داده باشیم خروجی این دو همزمان با یکدیگر منجر به نتیجه خوبی خواهد شد.
فرایند ایدهیابی و پرداخت شما به موضوعی که قرار است کار کنید چطور پیش میرود؟
ما با دو بحث مواجهایم؛ یکی موضوع و دیگری ایدهپردازی. اینکه کارهای من بیشتر جنبه مذهبی پیدا کرده بخشی به علاقه خودم و بخشی نیز به سفارشهایی برمیگردد که داشتهام. فارغ از کار هنری در این حوزه به نظرم در زندگی روزمره خودمان باید بیشتر از اینها از آموزههای اهل بیت استفاده کنیم و شاید سوق پیدا کردن به کار روی این موضوعات برای خود من از این حیث اهمیت داشته باشد.
در خصوص ایدهپردازی هم شما باید از قبل اطلاعات داشته باشید؛ حالا نمیگویم اطلاعات زیادی اما اطلاعات نباید کم باشد چون بعضی اوقات حتی یک جمله میتواند به ایدهپردازی منِ طراح کمک کند. حالا این بستگی دارد که سفارشدهنده یک بخشی از موضوع و اطلاعات را در اختیار من میگذارد و گاهی اوقات یک موضوع کلی داده میشود و من خودم میروم و در مورد آن مطالعه میکنم که به نظرم دوستان دیگر هم حتماً همین کار را میکنند. چون برای ایدهپردازی لازم است به ذهن یکسری اطلاعات بدهیم و ذهن بیاید و از طریق نشانههایی که قبلاً وجود داشته -و گاهی ممکن است سعی کند نشانه جدیدی به آن قبلیها اضافه کند- پیوندی برقرار کند و خروجی بگیرد. حالا این بیشتر در ذهن شکل میگیرد یعنی یک فرایند ذهنی و گاهی حسی دارد و گاهی میتوانیم آن را منطقی توضیح دهیم و گاهی به نظرم نمیشود. بهخصوص موقعی که ارتباط دلی نیز برقرار میشود خودش تأثیر میگذارد. همانطور که گفتم لطف اهل بیت و خدا به ما زیاد است، برای من در این زمینه هم همینطور بوده است و همیشه لطف خودش را شامل کارهای من کرده است. زمانی بوده که من جایی وسط کار گیر کرده بودم و بعد گفتهام خدایا خودت به کار من برکت بده و واقعاً نیز این اتفاق افتاده است؛ یعنی هم به لحاظ ایده پختهتر شده و هم اینکه به دل مخاطب نشسته است.
در بین کارهایی که در صفحه مجازیتان به اشتراک گذاشتهاید، چند کار مشخصاً و در نگاه اول خودش را نشان میدهد که درباره حضرت رضا(ع) و حرم مطهر رضوی است. در مورد این کارها توضیح دهید.
کارهایی که اشاره کردید، مثلاً نمونهای که در آن از مقرنس و معماری حرم اقتباس شده، حاصل کارگاه نقش بهشت ۲ در مشهد است که در آستان قدس برگزار شد. دقیقاً این فکر عالی اساتید بود که خواستند ما بیاییم و کارهای مذهبی که قرار است برای اهل بیت(ع) انجام شود به لحاظ هنری سطح بالاتری پیدا کند.
اساتید در آن کارگاه به ما گفتند شما میتوانید از همین چیزهایی که در حرم شاهدش هستید استفاده کنید. من با توجه به تکنیکی که کار میکردم چند کار تولید کردم ولی یکی از ایدههایی که داشتم، اقتباس از عکسهایی بود که از مقرنسکاریها گرفته بودم. چون انسان در لحظه ورود به حرم عمدتاً این مقرنسها را که میبیند حس خوبی به او دست میدهد و حجم خوبی هم دارد و جزو المانهایی است که ما آن را در مساجد نیز میبینیم. مجموع این عوامل سبب شد از مقرنس در کنار فرم طاق مانند آن استفاده کنم. همه موارد مسیری برای رسیدن به امام رضا(ع) و جنبه معنوی کار سبب شد آن پروانهها را نیز نماد خود زائر و افراد در نظر بگیرم که پیش امام رضا(ع) آمدهاند. دقیقاً اینجا دیگر نیاز نداشتیم نقوش حرم را وارد کنیم چون خود المانی که انت��اب شد، برای مردم شکل آشنایی به نظر میرسد و نیازی نبود بخواهیم یک نقشی اضافه کنیم که آن نقشها به لحاظ مادی و هنری ذهن مخاطب را از المان اصلیمان دور کند. پس دیگر نیازی به ریزهکاریها نداشتیم و همین خلاصهگوییها کافی بود. حالا در کارهای هنری یک ارجحیتی وجود دارد که هر چه خلاصه تر، بهتر. یعنی هرچه سادهتر باشد مفهوم زودتر به مخاطب منتقل میشود. چون اینها کارهایی است که باید در عین اینکه مخاطب نگاهش کند و زمان کوتاهی را برایش بگذارد، سریع مفهوم خودش را برساند.
کار زیارت از راه دور نیز دقیقاً موقع شیوع کرونا بود و افراد کمتر میتوانستند رفت و آمد کنند ولی دل همه پیش امام رضا(ع) بود. کسی هم که میخواست زیارت کند واسطهاش همین فضای مجازی و گوشیهای تلفن همراه بود که موجب شد این کار را به این شکل آماده کنم؛ یعنی حرم امام رضا(ع) را در دل موبایل قرار دهم. اینجا لازم بود تصویر شخص را در قالب یک فیگور کوچک بیاورم که ارتباط دلی و نزدیک بودن از حیث معنوی را نشان دهم تا مشخص شود فرد با این واسطه خودش را در حرم امام رضا(ع) تصور میکند و دارد سلام میدهد.
کار سوم هم بهتازگی و ناظر بر توهین فیلم عنکبوت مقدس به امام رضا(ع) بود. خود من خیلی دوست داشتم در واکنش به این موضوع کاری انجام دهم تا نشان دهم دل ایرانیها پیش امام رضاست و کسی نمیتواند ارزش امام رضا(ع) را کوچک کند. کل ایران نگاهشان این است که امام رضا قلب ایران و بزرگ همه است و حتی شاید کسانی که خودشان را دور میگیرند آن ارتباط دلی را دارند و واقعاً انسان نمیتواند از این منبع الهی دور بماند.
برای این طراحی وقتی داشتم عکسهای حرم امام رضا(ع) را میدیدم عکس دو کبوتر در حرم امام رضا نظرم را جلب کرد که زیرش نوشته بود هر کبوتر زائری است. سپس این ایده به ذهنم رسید که کل ایران زائر امام رضا هستند و دوست دارند آنجا باشند. کل ایران شد اِلِمان نقشه ایران و مردم و زائران امام رضا(ع) از جای جای ایران را نیز با کبوتر نشان دادم که در حال حرکت به سمت حرم امام رضا(ع) هستند. خدا را شکر این کار هم دیده شد و هم همه آن را دوست داشتند.
این مورد طرح خیلی پرکاری بود و زمان زیادی را صرف کردم. با اینکه در پوستر گفته میشود هر چه خلاصهتر بهتر، ولی در این تکنیک با سلیقه خودم دوست داشتم این کار جزئیات بیشتری داشته باشد به همین دلیل هر کبوتر باید با جزئیات ساخته میشد. المان حرم نیز هم از حیث موقعیت جغرافیایی و هم به لحاظ فرم حرم امام رضا مشخص بود نشانگر حرم امام رضاست و صرفاً به فرم ساده بسنده کردم، چون برای همه مشخص بود. نوری را نیز که در تصویر قرار دادم برای این بود که نشان دهم ما در پرتو معنویت الهی امام رضا(ع) هستیم.
خبرنگار: محسن فاطمینژاد
نظر شما